چاقی کودکان، شیوع و پیشگیری

Icon

این مقاله توسط متخصصان وی کلینیک تایید شده است.

چاقی کودکان، شیوع و پیشگیری

چاقی کودکان در کشور های توسعه یافته به سطح اپیدمی رسیده است. 25 درصد از کودکان در ایالات متحده دارای اضافه وزن و 11 درصد چاق هستند. حدود 70 درصد از نوجوانان چاق به بزرگسالان چاق تبدیل می شوند. از سال 1971 شیوع چاقی کودکان در کشور های توسعه یافته رو به افزایش است. در برخی از کشور های اروپایی مانند کشور های اسکاندیناوی، شیوع چاقی کودکان در مقایسه با کشور های مدیترانه ای کمتر است. با این حال، نسبت کودکان چاق در هر دو مورد در حال افزایش است. بالاترین میزان شیوع چاقی کودکان در کشور های توسعه یافته مشاهده شده است، اما شیوع آن در کشور های در حال توسعه نیز رو به افزایش است. شیوع چاقی در دوران کودکی در خاورمیانه، اروپای مرکزی و شرقی زیاد است. به عنوان مثال، در سال 1998، پروژه نظارت بر بیماری های قلبی عروقی سازمان بهداشت جهانی (MONICA) ایران را به عنوان یکی از هفت کشور با بیشترین شیوع چاقی در کودکان گزارش کرد. شیوع BMI بین صدک 85 و 95 ام در دختران به طور معنی داری بیشتر از پسران بود. همین الگو برای شیوع BMI بیش تر از صدک 95 مشاهده شد. در عربستان سعودی از هر شش کودک 6 تا 18 ساله یک نفر چاق است. علاوه بر این، در هر دو کشور توسعه یافته و در حال توسعه، اضافه وزن دختران در مقایسه با پسران، به ویژه در میان نوجوانان، بیشتر است.

اضافه وزن و چاقی در دوران کودکی تاثیر قابل توجهی بر سلامت جسمی و روانی دارد. به عنوان مثال، اضافه وزن و چاقی با هیپرلیپیدمی (افزایش چربی خون)، فشار خون بالا، تحمل غیرطبیعی گلوکز و ناباروری مرتبط است. علاوه بر این، اختلالات روانی مانند افسردگی در کودکان چاق فراوانتر است. کودکان دارای اضافه وزن که به مدت 40 و 55 سال بررسی شدند، در مقایسه با افرادی که لاغر بودند، بیشتر در معرض ابتلا به بیماری های قلبی عروقی و گوارشی بودند و به هر دلیلی می میرند.

تعریف چاقی دوران کودکی

اگرچه تعریف چاقی و اضافه وزن در طول زمان دچار تغییر شده است، اما می توان آن را به عنوان چربی اضافه بدن (BF) تعریف کرد. هیچ اتفاق نظری در مورد نقطه برش (cutoff point) برای چربی اضافی که موجب اضافه وزن یا چاقی در کودکان و نوجوانان می شود وجود ندارد. ویلیامز و همکارانش ضخامت چین های پوستی 3320 کودک 5 تا 18 ساله را اندازه‌گیری کردند و آن ها را در صورتی که درصد چربی بدن آن ها حداقل برای پسران 25 و برای دختران 30 درصد بود، به عنوان فرد چاق طبقه بندی کردند. مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری، اضافه وزن را برای BMI صدک 95 ام یا بالاتر و BMI بین صدک 85 تا 95 را در معرض خطر اضافه وزن تعریف کرد. محققان اروپایی اضافه وزن را در صدک 85 یا بالاتر و چاقی را در صدک 95 یا بالاتر BMI طبقه بندی کردند.

همچنین روش های مختلفی برای اندازه گیری درصد چربی بدن وجود دارد. تکنیک هایی که در تحقیقات استفاده می شود شامل توزین زیر آب (دانسیتومتری)، آنالیز امپدانس بیوالکتریکی چند فرکانس (BIA) و تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI) است. در محیط بالینی، تکنیک هایی مانند شاخص توده بدنی (BMI)، دور کمر و ضخامت چین های پوستی به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفته است. اگرچه این روش ها از دقت کمتری نسبت به روش های تحقیقاتی برخوردار هستند، اما برای تشخیص وجود خطر کافی هستند. در حالی که BMI برای تمایز بزرگسالان مناسب به نظر می رسد، اما ممکن است به دلیل تغییر شکل بدن کودکان در طول رشد طبیعی، برای آن ها مفید نباشد. علاوه بر این، BMI نمی تواند بین توده چربی و توده بدون چربی (عضله و استخوان) تمایز قائل شود و ممکن است چاقی را در کودکان عضلانی بزرگ نشان دهد. علاوه بر این، الگوی بلوغ بین جنسیت ها و گروه های قومی مختلف متفاوت است. مطالعاتی که از BMI برای شناسایی کودکان دارای اضافه وزن و چاق بر اساس درصد چربی بدن استفاده کردند، ویژگی بالا (95-100٪) اما حساسیت پایین (36-66٪) را برای این سیستم طبقه بندی مشخص کردند. در حالی که پیامد های سلامتی چاقی به چربی بیش از حد مربوط می شود، روش ایده آل طبقه بندی باید بر اساس اندازه گیری مستقیم چربی باشد. اگرچه روش هایی مانند چگالی سنجی را می توان در عمل تحقیقاتی مورد استفاده قرار داد، اما برای محیط های بالینی امکان پذیر نیست. برای مطالعات بزرگ مبتنی بر جمعیت و موقعیت های بالینی، تجزیه و تحلیل امپدانس بیوالکتریکی (BIA) به طور گسترده ای استفاده می شود. مطالعات مقطعی نشان داده اند که BIA، آب کل بدن (TBW)، توده بدون چربی (FFM) و توده چربی یا درصد چربی بدن (%BF) را در بین کودکان پیش بینی می کند. همچنین، نشان داده شده است که BIA تخمین دقیقی از تغییرات %BF و FFM را در طول زمان ارائه می‌کند. اندازه دور کمر، به عنوان نشانگر جایگزین چاقی احشایی، برای اصلاح معیار خطرات مرتبط با چاقی اضافه شده است. به نظر می رسد دور کمر برای کودکان دقیق تر باشد زیرا چاقی مرکزی را هدف قرار می دهد، که یک عامل خطر برای دیابت نوع دوم و بیماری عروق کرونر قلب است. تا جایی که ما می دانیم هیچ مقاله ای در مورد نقاط برش مشخصی برای دور کمر وجود ندارد، اما برخی مطالعات در حال انجام است.

بیشتر بخوانید – بدترین غذا هایی که شکم شما را بزرگ می کند

علل چاقی

اگرچه مکانیسم ایجاد چاقی به طور کامل شناخته نشده است، اما تایید شده است که چاقی زمانی اتفاق می‌افتد که انرژی دریافتی، بیش از مصرف آن باشد. علل متعددی برای این عدم تعادل وجود دارد. از این رو شیوع فزاینده چاقی را نمی توان با یک علت مورد بررسی قرار داد. عوامل ژنتیکی بر حساسیت یک کودک مشخص به یک محیط مساعد برای چاقی تأثیر می گذارد. با این حال، به نظر می رسد که عوامل محیطی، ترجیحات سبک زندگی و محیط فرهنگی نقش مهمی در افزایش شیوع چاقی در سرتاسر جهان دارند. در تعداد کمی از موارد، چاقی دوران کودکی به دلیل ژن هایی مانند کمبود لپتین یا دلایل پزشکی مانند کم کاری تیروئید و کمبود هورمون رشد یا عوارض جانبی ناشی از دارو ها (مانند استروئیدها) است. با این حال، اغلب اوقات، انتخاب های سبک زندگی شخصی و محیط فرهنگی به طور قابل توجهی بر چاقی تأثیر گذار می باشد.

عوامل رفتاری و اجتماعی

  1. I. رژیم غذایی

در دهه های اخیر، تهیه غذا، برای افراد بیشتری راحت تر شده است، زیرا قیمت غذا نسبت به درآمد به میزان قابل توجهی کاهش یافته است و مفهوم “غذا” از یک وسیله تغذیه به یک نشانگر سبک زندگی و منبع لذت تبدیل شده است. واضح است که افزایش فعالیت بدنی احتمالاً یک رژیم غذایی غنی از انرژی و مواد مغذی کم را جبران نمی کند. برای مصرف انرژی حاصل از یک وعده غذایی بزرگ کودکان در یک رستوران فست فود (یعنی بیش از 785 کیلوکالری) بین 1 تا 2 ساعت فعالیت بسیار شدید نیاز است. مصرف مکرر چنین رژیمی به سختی می تواند توسط یک کودک یا بزرگسال معمولی خنثی شود.

کالری دریافتی

اگرچه اضافه وزن و چاقی عمدتاً ناشی از افزایش کالری دریافتی فرض می شود اما شواهد کافی برای چنین پدیده ای وجود ندارد. روش های بسامد خوراک (Food frequency)، رژیم غذایی معمول را اندازه‌گیری می‌کنند، اما کالری دریافتی را کم برآورد می‌کنند. روش های دیگر مانند یادآوری 24 ساعته یا یادداشت های روزانه غذا، کالری دریافتی را با دقت بیشتری ارزیابی می‌کنند. با این حال، مصرف کوتاه مدت(نه بلند مدت) را تخمین می‌زنند. اندازه گیری دقیق انرژی دریافتی در سطح جمعیت دشوار است. با این حال، یک عدم تعادل کالری کوچک (در محدوده خطای روش های تخمین) در یک دوره زمانی طولانی برای ایجاد چاقی کافی است. با افزایش همزمان شیوع چاقی در دوران کودکی در ایالات متحده، نظرسنجی ملی سلامت و تغذیه (NHANES) تنها تغییرات ظریفی را در دریافت کالری در بین کودکان ایالات متحده از دهه 1970 تا 1988-1994 نشان داد. برای این دوره، NHANES III افزایش کالری دریافتی را فقط در بین دختران نوجوان سفیدپوست و سیاه پوست مشاهده کرد. همین الگو توسط آخرین نظر سنجی (1999-2000) مشاهده شد. مطالعه Bogalusa که از سال 1973 سلامت و تغذیه کودکان را در بوگالوسا (لوئیزیانا) دنبال کرده است، گزارش داد که کل کالری دریافتی کودکان 10 ساله در طول سال های 1988-1973 بدون تغییر باقی مانده است و زمانی که انرژی دریافتی به ازای هر کیلوگرم وزن بدن بیان شد کاهش جزئی اما معناداری مشاهده شد. نتیجه بررسی انجام شده در چند دهه گذشته در بریتانیا نشان داد که میانگین دریافت انرژی، برای همه گروه های سنی، کمتر از قبل است. برخی مطالعات کوچک نیز دریافت انرژی مشابهی را در بین کودکان چاق و همتایان لاغر آن ها نشان دادند.

مصرف چربی

در حالی که سال ها ادعا می شد که افزایش چاقی کودکان به دلیل افزایش مصرف چربی بالا بوده است، با بررسی های مقطعی (بررسی متغیر ها در یک مقطع زمانی) و طولی (در طول زمان انجام می شود) نتایج متناقضی به دست آمده است. نتایج NHANES نشان می دهد که مصرف چربی کودکان آمریکایی در سه دهه گذشته کاهش یافته است. برای مثال؛ میانگین مصرف چربی رژیم غذایی در مردان 19-12 ساله از 37.0% از کل کالری دریافتی در سال های 1971-1974 به 32.0% در سال های 1999-2000 کاهش یافت. این الگو برای زنان یکسان بود که مصرف چربی آن ها از 36.7٪ به 32.1٪ کاهش یافت. گریگوری و همکارانش گزارش کردند که میانگین مصرف چربی کودکان 4 تا 18 ساله در بریتانیا نزدیک به توصیه دولت و 35 درصد انرژی است. از سوی دیگر، برخی از مطالعات مقطعی رابطه مثبتی بین مصرف چربی و چاقی در کودکان، حتی پس از کنترل عوامل برهم زننده، پیدا کرده اند. ایراد اصلی برای این نکته که چربی رژیم غذایی عامل تسریع اپیدمی چاقی کودکان است این واقعیت است که، همزمان با افزایش شیوع چاقی در دوران کودکی، مصرف چربی رژیم غذایی در جمعیت های مختلف کاهش می یابد. اگرچه مصرف بیش از حد چربی منجر به چاقی می شود، اما شواهد کافی وجود ندارد که نشان دهد مصرف چربی دلیل اصلی روند صعودی چاقی کودکان است.

سایر عوامل غذایی

شواهد روزافزونی وجود دارد که نشان می دهد افزایش مصرف لبنیات تا حدود دو وعده در روز می تواند خطر اضافه وزن را تا 70 درصد کاهش دهد. علاوه بر این، دریافت کلسیم در میان بزرگسالان جوان تر دارای اضافه وزن با 21 درصد کاهش خطر ابتلا به مقاومت به انسولین همراه بود و ممکن است خطر دیابت را کاهش دهد. مصرف بیشتر کلسیم و لبنیات در روز با کاهش چاقی در کودکانی که به صورت طولی مورد مطالعه قرار گرفتند، مرتبط بود. داده های کمی وجود دارد که ارتباط بین مصرف کلسیم یا لبنیات و چاقی در کودکان را گزارش دهد.

بین سال های 1970 و 1997، نظرسنجی های وزارت کشاورزی ایالات متحده (USDA) افزایش 118 درصدی مصرف سرانه نوشابه های گازدار و کاهش 23 درصدی را برای نوشابه شیری نشان داد. مصرف نوشابه با اپیدمی چاقی و دیابت نوع II در میان کودکان مرتبط است. در حالی که ممکن است نوشیدن نوشابه به جای شیر منجر به دریافت بیشتر انرژی کل شود، نمی توان به طور قطع نتیجه گرفت که جایگزینی نوشابه های حاوی قند با محصولات لبنی باعث افزایش وزن می شوند.

  1. II. فعالیت بدنی

این فرضیه وجود دارد که کاهش مداوم فعالیت بدنی در بین تمام گروه های سنی به شدت به افزایش نرخ چاقی در سراسر جهان کمک کرده است. فعالیت بدنی به شدت بر افزایش وزن در مطالعه دوقلو های تک تخمکی تأثیر گذاشت. مطالعات متعدد نشان داده اند که رفتار های بی تحرک مانند تماشای تلویزیون و بازی های رایانه ای با افزایش شیوع چاقی مرتبط است. علاوه بر این، والدین ترجیح می‌دهند فرزندانشان تلویزیون را در خانه تماشا کنند تا اینکه بدون مراقبت در بیرون از خانه بازی کنند، زیرا می‌توانند در حالی که مراقب فرزندانشان هستند، کار های خود را انجام دهند. علاوه بر این، افزایش نسبت کودکانی که به مدرسه فرستاده می شوند و میزان مشارکت پایین در ورزش و تربیت بدنی، به ویژه در میان دختران نوجوان، نیز با افزایش شیوع چاقی همراه بوده است. از آنجایی که هم انتخاب های والدین و هم کودکان این رفتار ها را شکل می‌دهند، جای تعجب نیست که کودکان دارای اضافه وزن والدین چاق داشته باشند و خودشان بیشتر از کودکان با وزن طبیعی به بزرگسالان دارای اضافه وزن تبدیل شوند. در پاسخ به تأثیر قابل توجهی که محیط فرهنگی کودک بر انتخاب های روزانه او دارد، ترویج یک سبک زندگی فعال تر دارای فواید سلامتی گسترده و حداقل خطر بوده و آن را به یک توصیه سلامت عمومی امیدوارکننده تبدیل می کند.

جلوگیری

تقریباً تمام محققان بهداشت عمومی و پزشکان موافق هستند که پیشگیری می‌تواند راهبرد کلیدی برای کنترل اپیدمی کنونی چاقی باشد. پیشگیری ممکن است شامل پیشگیری اولیه از اضافه وزن یا خود چاقی، پیشگیری یا اجتناب ثانویه از افزایش مجدد وزن پس از کاهش وزن و پیشگیری از افزایش بیشتر وزن در افراد چاق باشد که قادر به کاهش وزن نیستند. تاکنون بیشتر رویکرد ها بر تغییر رفتار افراد در رژیم غذایی و ورزش متمرکز بوده و به نظر می‌رسد این راهکار ها تأثیر چندانی بر افزایش روزافزون اپیدمی چاقی نداشته است.

چه گروه سنی برای شروع پیشگیری اولویت دارد؟

کودکان اغلب به عنوان جمعیت اولویت دار برای استراتژی های مداخله ای در نظر گرفته می شوند، زیرا اولاً، کاهش وزن در بزرگسالی دشوار است و تعداد مداخلات بالقوه بیشتری برای کودکان نسبت به بزرگسالان وجود دارد. مدارس یک محیط طبیعی برای تأثیرگذاری بر محیط های غذایی و فعالیت بدنی کودکان هستند. سایر مکان ها مانند موسسات پیش دبستانی و خدمات مراقبت بعد از مدرسه فرصت های مشابهی برای اقدام خواهند داشت. ثانیاً، کاهش وزن بیش از حد در بزرگسالان مشکل است. بنابراین شروع پیشگیری و درمان چاقی در دوران کودکی معقول تر خواهد بود. پیشگیری ممکن است از طریق تمهیدات مختلف با هدف قرار دادن محیط، فعالیت بدنی و رژیم غذایی حاصل شود.

محیط

چالش پیش رو شناسایی محیط های چاق کننده و تأثیرگذاری بر آن ها است چرا که انتخاب های سالم تر در دسترس تر بوده و به طور گسترده برای بخش بزرگی از جامعه تبلیغ شده اند. محله یک محیط کلیدی است که می توان از آن برای مداخله استفاده کرد. محله، شبکه پیاده روی (مسیرها و مسیرهای پیاده روی و غیره)، شبکه دوچرخه سواری (جاده ها و مسیرهای دوچرخه سواری)، فضا های باز عمومی (پارک ها) و امکانات تفریحی (مراکز تفریحی و غیره) را در بر می‌گیرد. در حالی که افزایش مقدار فضای باز عمومی ممکن است در یک محیط ساخته شده دشوار باشد، محافظت و از دست ندادن چنین فضا هایی نیاز به حمایت قوی در جامعه دارد. اگرچه محیط محلی، چه مدرسه و چه جامعه بزرگتر، نقش مهمی در شکل دادن به فعالیت بدنی کودکان دارند، اما مقیاس کوچکتر محیط خانه نیز در رابطه با شکل دادن به رفتارهای غذایی و الگو های فعالیت بدنی کودکان بسیار مهم است. با کمال تعجب، ما اطلاعات کمی در مورد تأثیرات خاص خانه داریم و به عنوان یک محیط، به دلیل تعداد کل و ناهمگونی خانه ها و گزینه های محدود در دسترسی، تأثیرگذاری بر آن دشوار است. با این حال، از بین تمام جنبه های رفتار در محیط خانه، تماشای تلویزیون با جزئیات بیشتر مورد تحقیق قرار گرفته است.

فعالیت بدنی

استون و همکارانش تأثیر 14 مداخله (تمهید) مبتنی بر مدرسه را بر دانش و رفتار فعالیت بدنی بررسی کردند. اکثر متغیر های وابسته، بهبود قابل توجهی را برای این اقدامات نشان دادند. یکی از برنامه های مداخله ای میان رشته ای در ایالات متحده، رویکردی مبتنی بر برنامه درسی را برای تأثیرگذاری بر الگو های خوردن، کاهش رفتار های بدون تحرک (با تأکید زیادی بر تماشای تلویزیون) و ارتقای سطح فعالیت بالاتر در بین کودکان کلاس های 6 تا 8 ارائه کرد. ارزیابی دو ساله کاهش شیوع چاقی در دختران در مقایسه با گروه شاهد را نشان می دهد. کاهش تماشای تلویزیون (تقریباً 30 دقیقه در روز) برای پسران و دختران بسیار قابل توجه بود. افزایش مشارکت ورزشی و/یا زمان تربیت بدنی نیاز به تغییرات مبتنی بر سیاست در هر دو سطح مدرسه و بخش آموزشی دارد. به طور مشابه، افزایش شیوه های حمل‌ و نقل فعال به مدرسه و از مدرسه (پیاده روی، دوچرخه سواری و حمل و نقل عمومی) نیاز به تغییر سیاست در سطوح مدرسه و دولت محلی و همچنین حمایت والدین و جامعه دارد. در برخی جوامع انواع مختلفی از این برنامه ها همچون گذرگاه‌ های جاده ای، اتوبوس پیاده روی، مسیرهای پیاده روی و دوچرخه سواری ایمن تعیین‌ و اجرا شده است.

اثرات الگوی غذایی و تماشای تلویزیون

به نظر می رسد که می توان از طریق محدود کردن تماشای تلویزیون، در پیشگیری از چاقی دستاورد هایی به دست آورد. اگرچه، به نظر می رسد که کاهش خوردن در مقابل تلویزیون حداقل به اندازه افزایش فعالیت مهم است. فست فود ها یکی از محصولاتی هستند که در تلویزیون تبلیغ می شود و کودکان اغلب بازار هدف آن ها هستند. کاهش حجم عظیم بازاریابی غذا ها و نوشیدنی های پرانرژی و رستوران های فست فود برای کودکان خردسال، به ویژه از طریق رسانه های قدرتمند تلویزیون، یک استراتژی بالقوه است که مورد حمایت قرار گرفته است. اگرچه برنامه های تلویزیونی کودکان از کشور های دیگر و از طریق تلویزیون ماهواره ای احتمالاً تأثیر ممنوعیت در سوئد را کمرنگ می کند، تبلیغات تلویزیونی برای کودکان زیر 12 سال از زمان شروع تلویزیون تجاری (بیش از یک دهه پیش) در سوئد مجاز نبوده است. نروژ، دانمارک، اتریش، ایرلند، استرالیا و یونان نیز محدودیت هایی در تبلیغات تلویزیونی برای کودکان خردسال دارند. این واقعیت که کودکان همچنان برخی از تبلیغات تلویزیونی را در طول برنامه های بزرگسالان یا انواع دیگر بازاریابی، مانند بیلبورد ها مشاهده می‌کنند، با منطق کنترل تماشای تلویزیون کودکان خردسال منافاتی ندارد.

بخش غذایی

قیمت مواد غذایی تأثیر قابل توجهی بر رفتار خرید غذا و در نتیجه بر دریافت مواد مغذی دارد. مالیات اندک (اما به اندازه کافی بزرگ که بر فروش تأثیر بگذارد) بر روی غذا های با حجم بالا که ارزش غذایی پایینی دارند، مانند نوشابه ها، شیرینی ها و غذا های میان وعده، ممکن است استفاده از آن ها را کاهش دهد. چنین مالیات هایی در حال حاضر در برخی از مناطق ایالات متحده آمریکا و کانادا اعمال می شود. علاوه بر این، برچسب‌گذاری مواد غذایی و علائم تغذیه ای مانند آرم هایی که نشان می‌دهند یک غذا با استاندارد های تغذیه ای خاصی مطابقت دارد، ممکن است به مصرف کنندگان در انتخاب غذا های سالم کمک کند. همچنین برنامه های خاصی که اجرا می شود شناسایی گزینه های غذایی سالم تر را برای مصرف کنندگان آسان تر می‌کند و اغلب توسط خریداران استفاده می‌شود. علاوه بر این، معیار های تغذیه ای به عنوان استاندارد هایی برای فرمولاسیون محصول عمل می کنند و بسیاری از تولیدکنندگان محصولات را برای مطابقت با این استاندارد ها فرموله یا فرموله مجدد می کنند.

اثر بخشی روش های پیشگیری

مشخص شده است که تمرکز بر کاهش رفتار بی تحرکی و تشویق به بازی آزاد موثرتر از تمرکز بر ورزش اجباری یا کاهش مصرف غذا در جلوگیری از افزایش وزن کودکان چاق بوده است. تلاش های اخیر در پیشگیری از چاقی شامل ابتکار استفاده از کارنامه مدرسه برای آگاهی والدین از مشکل وزن فرزندانشان است. اعتقاد بر این است که کارت های گزارش سلامت به پیشگیری از چاقی کمک می کند. در مطالعه ای در منطقه بوستون، والدینی که کارت های گزارش سلامت و تناسب اندام دریافت کرده‌اند، تقریباً دو برابر بیشتر از آن دسته از والدینی که کارنامه دریافت نکرده‌اند، می‌دانند یا تصدیق می‌کنند که فرزندشان واقعاً اضافه وزن دارند. همچنین احتمال برنامه ریزی فعالیت های کنترل وزن برای کودکان دارای اضافه وزن بیش از دو برابر بود.

نتیجه

چاقی یک اختلال مزمن است که دلایل متعددی دارد. اضافه وزن و چاقی در دوران کودکی بر سلامت جسمی و روانی تأثیر بسزایی دارد. علاوه بر این، اختلالات روانی مانند افسردگی در کودکان چاق با افزایش فراوانی مواجهه است. کودکان دارای اضافه وزن در مقایسه با افراد لاغر در بزرگسالی بیشتر در معرض ابتلا به بیماری های قلبی-عروقی و گوارشی هستند. اعتقاد بر این است که مصرف بیش از حد کالری و کاهش فعالیت بدنی عمدتاً در چاقی دوران کودکی نقش دارند.

ظاهراً پیشگیری اولیه یا ثانویه می‌تواند برنامه کلیدی برای کنترل اپیدمی کنونی چاقی باشد و به نظر می‌رسد این راهکار ها در کودکان مؤثرتر از بزرگسالان باشد. تعدادی از برنامه های بالقوه موثر را می توان برای هدف قرار دادن محیط، فعالیت بدنی و رژیم غذایی اجرا کرد. این استراتژی ها را می‌توان در خانه و موسسات پیش‌دبستانی، مدارس یا خدمات مراقبت های بعد از مدرسه به عنوان محیطی طبیعی برای تأثیرگذاری بر رژیم غذایی و فعالیت بدنی و در خانه و محل کار برای بزرگسالان آغاز کرد. هر دو گروه می توانند از یک محیط ساخته شده مناسب بهره مند شوند. با این حال، برای بررسی موثرترین راهبرد های مداخله، پیشگیری و درمان چاقی به تحقیقات بیشتری نیاز است. این راهبرد ها باید فرهنگ خاص، قومیت و جنبه های اجتماعی-اقتصادی جمعیت هدف را در نظر بگیرد.

https://nutritionj.biomedcentral.com/articles/10.1186/1475-2891-4-24

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید: